ني ني ناز ماني ني ناز ما، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 17 روز سن داره

لبخند زيباي خدا

از دل تا قلم

خدای من ، برای تو می نویسم برای تویی که همیشه آگاه و بیداری و احوالم را می بینی و صدایم را می شنوی      می دانم که نوشتن بهانه ای است برای سبک شدن برای وقتهایی که نمی شود همه چیز را به زبان آورد ....... با اینکه می دانم تو تو ، حتی قبل از به دست گرفتن قلم از حالم باخبری و از کاغذ سفید مرا می خوانی و می دانی....... گرفته ام و در خودم فرو می روم از بیداد نامردی و نامهربانی . از فراوانی پستی و دورنگی ها .... خود را دور می کنم اما چه کنم که حتی نگاه به آنها خسته ام می کند و آزارم می دهد ............ خدایا اینکه آدمها در خور موقعیتت با تو رفتار می کنند ..... و تو هم برای غرق نشدن باید در همین جهت شنا کنی ....
21 ارديبهشت 1393

عید شد و سال نو و حال و نو و احوال نو.........

بالاخره بهار اومد و عید شد....امسال اولین سالی بود که تو خونه خودمون بودیم ...خونه خودمون ..... الهی شکرت     تازه امسال خدا یه عیدی خوب و ویژه هم بهمون داده . .... خدا یکی از اون فرشته هاش و از آسمون واسمون فرستاد.. .. الهی به تعداد تمام موجودات عالم شکرت انشاالله که لایق و امانتدار خوبی باشیم. امسال من و بابا چون سال اولی بود که تو خونه خودمون بودیم دیگه نرفتیم شمال پیش مامان عزیز اینا..... سال قبل هنوز تو خونه رسالت بودیم اما واسه سال تحویل اومدیم تو خونه خودمون که هنوز نیمه کاره بود و حتی کابیت و رنگ هم نداشت اما با این حال سفره هفت سینمون رو همونجا گذاشتیم. که دیگه امسال رفتیم خونه خودمون . من و بابایی دقیق...
21 ارديبهشت 1393
1